سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته

گاهی دلم می‌خواهد در سکوتی عمیق گم شوم، در جایی که هیچ صدایی جز تپش قلبم نباشد. جایی که بتوانم با تمام وجودم صدای خودم را بشنوم. صدای آن کودک درون که هنوز هم باور دارد دنیا جای زیبایی‌ست، صدای آن آرزوهایی که زیر خاک فراموشی دفن نشده‌اند، و صدای قلبی که هنوز هم برای عشق می‌تپد.

 

دنیا پر از هیاهوست، اما من در این گوشه? کوچک از زمان و مکان، به دنبال جایی برای آرامش می‌گردم. به دنبال نوری که شب‌های تاریکم را روشن کند.

 

گاهی با خودم فکر می‌کنم که زندگی همین لحظه‌های ساده و ناب است؛ صدای پرنده‌ای که صبحگاهی آواز می‌خواند، عطر قهوه‌ای که در هوای سرد پیچیده، یا حتی نگاه ساده‌ای که در چشمان کسی گم می‌شوی و احساس امنیت می‌کنی.

 

زندگی گاهی فقط یک لبخند است، یک حضور، یک لمس کوچک که به تو یادآوری می‌کند زنده‌ای و برای چیزی ارزشمند می‌جنگی.

 

ای کاش گاهی بتوانم لحظه‌ها را متوقف کنم، آن‌ها را در جعبه‌ای از عشق بگذارم و هر وقت دلم گرفت، بازشان کنم. این دلنوشته، شاید تقدیمی باشد به تمام لحظه‌هایی که هنوز نیامده‌اند، اما من با تمام وجود منتظرشان هستم.

 

زندگی زیباست، اگر بتوانی زیبایی‌های کوچک را ببینی. ??